خاطرات و تاملات
1 فروردین 1404معمولا وقتی میخواهم کاری را انجام دهم، ابتدا از خود میپرسم که “هدفم از انجام این کار چیست؟ قرار است چگونه انجامش دهم؟ کی آن را بیاغازم و کی به پایان برم؟” و… اما راستش را بخواهید، نمیدانم چه شد که از حدود هفت سال پیش رفته رفته شروع به خاطره نویسی کردم. گرچه این کار را به شکلی پیوسته انجام نمیدادم، اما غالبا سعی داشتم رویدادها و تجربیاتی را که برایم لذت بخش یا رنج آور، انگیزه بخش یا مایوس کننده یا دست کم آنهایی که مرا به فکر وامیداشتند، ثبت نمایم. هیچ دلیل ارادی خاصی برای شروع این کار نداشتم. شاید بدین وسیله به صورت ناخودآگاه به شکلی از تسکین دست مییافتم.
اکنون مایلم بخشهایی از آنها را به اشتراک بگذارم. چندین دفتر نوشتهام و نمیدانم دقیقا به چه شکل هر خاطره را در این جا بازگو خواهم کرد. فعلا تصمیم دارم به صورت ماهانه، خاطرات را گردآوری کرده و منتشر کنم.
اما چرا تصمیم به انتشارشان گرفته ام؟
برای این کار چند دلیل دارم:
یک. ثبت خاطرات میتواند تجربیات مختلف ما را تا حد ممکن نزدیک به واقعیات زیسته، حفظ نماید. مگر آنکه خود بخواهیم شکلی متفاوت به آنها ببخشیم. در غیر این صورت برای اسیر نشدن در دام حافظهی تکه تکه و پر جای خالی خود یکی از راهکارهای مناسب خاطره نویسیست.
دو. بسیار خوب، اگر بناست چیزی ثبت شود، چرا مایلم آن را منتشر کنم؟ به سادگی میتوان رخدادها را در دفترها یا فضای ابری خود نگه داشت و هرگاه که مایل بودیم، به آنها دست یابیم. دلیل انتشارشان چیست؟
نخستین دلیلم، وارد کردن فشاری خارجی مانند تعهد به تقویم محتوایی سایت، برای ثبت خاطرات است. بسیار پیش میآید که چندین هفته هیچ چیزی ننویسم و وقتی تعهدی وابسته به محیط در خود حس کنم، احتمالا نظم بیشتری در ثبت و انتشار خاطرات خواهم داشت.
دومین دلیل من، بروز تجربیات، افکار و احساسات خود به دیگران است که تحت این مواجهه، امکان نقد و تائید آنها به وجود میآید. از سویی به مرور زمان افرادی پیدا خواهند شد که خود را با من نسبتا هم مسیر بدانند و بتوانیم با هم شبکهای از ارتباطات سازنده شکل دهیم تا در بستر آن به رشد یکدیگر کمک کنیم.
سومین دلیل اما، نوعی ابراز وجود است تا به وسیلهی آن هویت اجتماعی خود را نه یکباره و سریع در قالب رزومهای پر ریا و فریب، بلکه به تدریج و پیوسته در چارچوب مسیری زیسته و تا جای ممکن صادقانه و واقع گرایانه شکل دهم.
سه. از آنجا که تجربهی زیستهی هر انسانی مملو از انواع اشتباهات و پشیمانیها، اصلاحات و کامیابیهاست، برای من خاطره نویسی نه تنها ثبت اتفاقات، بلکه نوعی تمرین خردورزی نیز به شمار میرود.زیرا طی آنها بسیاری از افکار، احساسات و تجربیات خود را نوشته و به بوتهی آزمایش میگذارم تا یافتن خطاهای خود و آموختن از آنها توانایی خردورزی را در خود تقویت نمایم.
بدین ترتیب شما با مجموعهای از سیاه مشقهای فکری من روبرو خواهید شد، که ممکن است برایتان بسیار کسل کننده باشد. در این باره کار زیادی از من ساخته نیست. یا خواندن را تحمل میکنید یا کنار میگذارید.
در ادامه فهرست هر مجموعه از خاطرات گردآوری شده را خواهم آورد.